چرا در سوریه میجنگیم ؟

شاید سوالی باشه که برای خیلیا پیش بیاد . از نظر من جوابش خیلی سادس

شاید این چند خط پایین جوابی باشه برای این سوال .

1) مگه ما فقیر نداریم مگه ما بیکار نداریم پس چرا داریم این کارو میکنیم جای اینکه به خودمون کمک کنیم ؟

در جواب جمله ی یک باید دید که طرف مقابل خالی از هر دید سیاسی و منطقیه .

در کشور ما وزارت اقتصاد و بانک مرکزی ، جهاد سازندگی و ... که از این بخش ها و سازمان ها داره در این جهت کار صورت میگیره و با بودجه ای که به این بخش ها اختصاص پیدا کرده داره خدمات رسانی صورت میگیره و یه وزارت خونه ای داریم به نام دفاع که بودجه ی مخصوص به خودشو داره . ایا بودجه ی دفاع باید در این زمینه خرج بشه یا در زمینه ی دفاعی کشور ؟ اگه در زمینه ی دفاعی خرج نشده بود الان هزارجای دیگه مثه مجلس قربانی داعش شده بود . ایا بازم باید توضیح بدم ؟ 

2)چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامه !

به این سوال از جهت دینی جواب میدم  . حالا که داری دم از حلال و حرام حرف میزنی و ادعای شیعه بودن میکنی پس اول بگو امام علی کار حرام میکرد که افطار خودشو و بچه ی گرسنشو میداد به فقرایی که میومدن برای کمک ( درحالی که به قول این ضرب المثل مسخره باید برای خونه ی خودش این کارارو میکرد نه دیگران ). اگه مسلمونی پس شنیدی که پیامبرت میگه مسلمانی نیست که ندای کمک خواهی مظلومی را بشنود و به یاریش نشتابد . مسلمونی این نیست که بشینی تو خونت نماز بخونی و روزه بگیری اگه مسلمونی پس برو کمک اگرم نیستی همون جمله ی اولو تکرار کن و دم از حلال و حرام نزن .  

3)چرا باید به عربایی که مارو انسان حساب نمیکردن کمک کنیم ؟

حافظ اسد پدر بشار اسد که در دوران 8 سال جنگ تحمیلی تنها کشوری بود که بمون کمک کرد و سمت مارو گرفت ولی اینم نمیتونه جواب خوبی باشه . مسئله سر انسانیته و مسئله سر داشتن متحدینی قدرتمنده .

درسته ما با عراق جنگ سختی داشتیم و هرگز هم فراموش نمیکنیم ولی از طرفی هم نمیشه تحولاتی که این کشور داشترو فراموش کرد .

اگه دست این جماعت به ظاهر روشن فکر و نگران باشه چیزی از کشور نمیمونه . داریم با اقتدار در جهان مطرح میشیم و متحدانی در کنارمونن که تا حالا نبودن ، این خوب نیست ؟

میجنگیم برای اینکه اگه داعش سوریه و عراقو بگیره بعد باید لب مرزامون بجنگیم . اونموقع کی جوابگوی مردم غیر نظامی و ناارامیه کشوره ؟ 

میجنگیم چون موقعیت استراتژیک سوریه خیلی  مهمه که همین مسئله روسیرو هم دریر کرده .

میجنگیم چون انسانیت روی پیشونیه شیعه نوشته شده .

میجنگیم چون ...

موشه یعلون وزیر فعلی جنگ و معاون و وزیر سابق امور استراتژیک رژیم صهیونیستی در کنفرانس هرتزلیا گفت: «ما باید ایران را بشکنیم، چاره ای جز زدن ایران نداریم. البته ایران یک بازو بنام سوریه دارد و یک مچ بنام حزب الله لبنان. در سال 2006 سراغ مچش رفتیم اما بازویش خون رسانی کرد. این بار اول بازو را می زنیم؛ بعد مچ می افتد و سپس به سراغ پیکر می رویم.»

یاعلی

افراد سرشناس !

این چند وقته تو فضای مجازی شاهد اظهار نظر هایی جالب هستیم از شهدا ، مدافعان حرم ، فوتبال ، سیاست و ... .

گوینده هاشون هم شامل افراد عادی و متخصص ، سیاسی و غیر سیاسی ، بازیگر و دانش آموز و ... هستند .

دارم به این فکر میکنم که چرا که فردی که سواد سیاسی نداره درمورد سیاست اظهار نظر تخصصی میکنه یا خیلی مثال های اینچنین .

وقتی اونا پشت  میکنن به اخلاقیات و انسانیت این امر عادیست که پشتشون خالی بشه . وقتی پشت میکنن به ارمان های دینشون این امر عادیست .

ما به افرادی که در مواقع سخت پشت میکنن به همه چیز نیاز نداریم . 

دلایلشم تو پست قبل کامل گفتم .

و اما میرسیم به پستی که سر ادم باش گیج میره . 

ورزش از سیاست جداست ؟ به قول شما درسته ولی چرا باید برای حمایت از فتنه ی 88 با دست بند سبز وارد زمین بشید ؟ اگه جداست چرا اینکارو انجام دادید ؟

چرا با لفظ بازی و استفاده از کلمات و جملات زیبا و ارمانی با ذهن مردم بازی میکنید ؟

چرا به فکر لبنان و سوریه و عراق هستیم ؟

این حرف ناشی از دو چیزه :

فهم سیاسی پایین که نمیفهمید وقتی تو یک منطقه جنگ میشه فقط اون کشور درگیر نمیشه و کل مطقه وارد این تاثیرات میشه . اگه امروز تو سوریه و عراق نجنگیم ایا فردا که با تمام نیرو کل کشور رو محاصره کردن این تضمین هست که جنگ به داخل کشور نرسه ؟

این حرف از یک مرد بالغ بعیده 

و علت دوم پایه های دینیه که از بس درموردش حرف زدم خسته شدم 

و خیلی پست ها ، کامنت ها ، اظهار نظرات از قشر به قول خودمون سلب که شگفت انگیز و ترسناکه تا تاثیر گذار .

اقا یا خانم سلب شما تاثیرگذارید ، افراد زیادی شمارو الگو قرار میدن ، قبل از اظهار نظر برای احترام به خوتون و مردم سنجیده و با آگاهی صحبت کنید .

+چرا کسی از تحریم های جدید و ترامپ سخنی نمیگه ؟ باز چسبیدیم به موضوعات حاشیه ای  .

سوپاپ اطمینان

حاکمی به وزیر خود گفت:
قوانینی تنظیم کن تا پدرِ این ملت رو در بیاریم!

فردای آن روز وزیر نزد شاه آمد و قوانین را خواند…

1-مالیات ۳ برابر فعلی! 
2-حقوق، رُبع عُرفِ بقیه کشورها! 
3-شاه، صاحب جان و مالِ همه مردم است! 
4-آروغ زدن ممنوع!!! `

شاه گفت:
بند چهارم چه معنی دارد؟! وزیر:
بند چهارم سوپاپ اطمینان است، بعدا متوجه معنی آن خواهید شد!

وُزرا قوانین را اعلام کردند... `

ملت گفتند:
این که جان و مال ما از آن شاه باشد توجیه دارد چون ایشان صاحب قدرت است؛ ولی یعنی چه نتوانیم آروغ بزنیم؟! `

مردم برای اینکه از امرِ شاه نافرمانی کرده باشند در کوچه و پس کوچه آروغ می زدند و می گریختند!!! `

جلسات شبانه‌ی آروغ برگزار میکردند و هر گاه آروغ می زدند احساس میکردند که کاری سیاسی انجام می دهند!! ماموران هم مُدام در حال دستگیری افراد آروغ زن!! بودند و گاهی به منازل و رستورانها یورش میبردند و آروغ زنها را دستگیر می کردند!

روزی شاه به وزیر گفت:
الان معنی سوپاپ اطمینانی که گفتی را میفهمم!
چون باعث شده که هیچکس به ۳ قانون اول توجهی نکند!

این داستان آروغ زدن حکایت شعار آزادی ای است که برخی آقایان برای جوانان گذاشته اند... °

یعنی شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول اختلاس... ` '
شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول رانت بازی... ' `
شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول جمع کردن ثروت... `

از ما شغل و ازدواجتان را نخواهید در عوض اگر خواستید در کوچه و پس کوچه نظربازی کنید کاری می کنیم کسی متعرض شما نشود `

مراقبیم کسی کاری نکند که دیگر نتوانید این پری رویان را راحت یک دل سیر نگاه کنید و اگر شد متلکی هم بیاندازید ...
` اما از ما نخواهید که من ملزم باشم شرایط فرهنگی و اقتصادی رسیدن تو یه یکی از این پری رویان را فراهم کنم ... °
تو فقط دزدکی حال کن و نسیه !!!

منبع مصاف

+مدتیه سکوته و حاشیه ها هم بادشون خوابیده . خدایا به خیرش کن .

کلن اصل کارو ول کردیم چسبیدیم به حاشیه ها . الان تتلو مهمه یا توتال ؟ الان برجام مهمه یا آزاده نامداری ؟

هوشیاری هم خوب چیزیه که از راه اصلی منحرف نشیم .

پرزیدنت اکتور

هیچوقت علاقه ای به درس تاریخ نداشتم ، یعنی کاربردی براش تو زندگیم نبود ولی الان میبینم که در اشتباه بودم .

چند وقتیه که فهمیدم چقدر راحت میشه با جستجو تو گذشته یه دید از اینده پیدا کرد . تاریخ همیشه تکرار میشه فقط ظاهرش فرق میکنه ولی دلایل همون دلایل قبلین ، نکته اینه که ما چقد ازش درس میگیریم یا چقد در گذشته جستجو میکنیم .

امروز مستند پرزیدنت اکتورور دیدم .

هر ثانیش قابل تامل بود . صحنه هایی آشنا و تکراری . اینقد آشنا که وقتی به آخر مستند میرسی تنها احساسی که داری ترسه،ترس از تکرار تاریخ ...

موضوع مستند درمورد شوروی پیش از فروپاشیه و دلایلی که نابودیه شورویرو رقم زد .

دلایل آشنایی که الان دارم تو کشور خودم میبینم . روشن فکری هایی که به سمت سقوط رفت و مغزهایی که این جریانو خیلی هوشمندانه برنامه ریزی کردن .

بدون تعصب و با دید باز تماشا کردنش خالی از لطف نیست .